پنج شنبه 21 فروردين 1504
   

نگاهی به زمینه های جنگ کنونی در سومالی

اخبار حاکی از دخالت نیروهای دولتی اتیوپی در سومالی است. گفته میشود که پس از بمباران برخی مناطق تحت کنترل " اتحاد دادگاههای اسلامی"، نیروهای دولت اتیوپی به مرز کنترل "موگادیشو"، پایتخت مجازی سومالی، رسیده اند. اما پوشش و توجیه حمله نظامی و دخالت نظامی اتیوپی در سومالی حمایت از دولتی است که به نام "دولت انتقالی"، بخشهای کوچکی از سومالی را تحت کنترل خود دارد.

به منظور ارائه تصویری کمی روشن تر از وضعیت کنونی و جنگی که در جریان است، اشاره ای به زمینه های وضعیتی که سومالی را به چنین روزگاری انداخته است، لازم است.

طنز تاریخ این است که نقطه شروع بلبشوی کنونی در سومالی از سال ۱۹۹۱ آغاز شده است. ۱۲ سال پس از "انقلاب اسلامی" در ایران و در آستانه فروپاشی اردوگاه شوروی سابق. دولت "فدرال" سومالی در این سال فرومیپاشد و در دل این فروپاشی، دادگاههای اسلامی که بر اساس قوانین شریعه و ملهم از "احادیث" شکل گرفته اند، عینا چون جریانات اسلامی در ایران قبل از انقلاب ۵۷، از حاشیه به متن میآیند، و توسط "کمیته های امام" زندگی و "امنیت" جامعه را در قبال "فساد"هائی مثل گوش دادن به موزیک غربی، سینما رفتن و حتی تماشای مسابقات فوتبال را توسط نیروها و میلیشیاهای مسلح تامین میکنند. در اینجا هم منبع تامین مالی این نیروها و میلیشیاهای اسلامی، "صندوقهای قرض الحسنه" "بازاریان" سومالی و تجاری هم سنخ حاج آقاهای جمهوری اسلامی، امثال عسکر اولادی و واعظ طبسی و از محل "سهم" امامان و زعمای اسلامی است. اینجا هم چون جمهوری اسلامی، در بین جریانات دادگاههای اسلامی از همه نوع آن، از اصلاح طلب و مدافعان نص اصلی قرآن( که گویا زیاد خشونت طلب نیستند!)  تا "گروههای سرخود" وجود دارند. بخش نظامی اتحاد دادگاههای اسلامی، که به نام "شباب" شناخته شده اند، و ترکیب آن اساسا از جوانان است، شباهت زیادی به باندهای انصار حزب الله و بسیج و ثارالله دارند. این "جناح" ها در "تحمل" متقابل و در دایره اسلامی با هم "دیالوگ" دارند و در عین حال هر جماعتی در محدوده ریاست و صدارت، "خودمختاری" کامل دارد و این قدرت مطلقه و اختیارات نامحدود در هر منطقه، مورد "احترام" همه دیگر "قرائت" ها از اسلام و از شریعت و قوانین اسلامی و قرآنی است.  نیروهای مسلح شباب، به عملیات "رادیکال" و "سازش ناپذیر" معروف اند، یک باره و بدون هیچ خبر قبلی به میدان مسابقه فوتبال حمله میکنند، بازی را تعطیل میکنند و عده ای را میکشند. واحدهای اتحاد دادگاههای اسلامی در منطقه و حوزه نفوذ خود، طبق "قوانین" خود و به اتکا قدرت نیروی مسلح خود، میگیرند، محاکمه میکنند، اعدام و سنگسار میکنند و خرده حکومتهای طالبان را ابقا میکنند. این مناطق خودمختار در عین حال مامن و پناهگاه و محل سازماندهی سران جریانات اسلامی، چون القاعده، نیز هستند.

تجزیه ساختار اقتصادی سومالی و مختل کردن کل مکانیسم تولید و بازتولید اقتصادی و اجتماعی، دایره وسیعی از انواع موسسات اقتصادی و قضائی و سیاسی و اداری خودمختار تماما اسلامی را دامن زده است. اینجا هم جریانات اسلامی، بر متن فروپاشی شیرازه مکانیسمهای تولید و بازتولید، محلی از اعراب دارند و فلسفه خرده حکومتها و دادگاههای شریعه اند.  یکی از بزرگترین خیانتها به اسلام، پوشیدن لباسهای مدل غربی و از آن غیر قابل بخشش تر، هر نوع تظاهر سکس و عکس و تصویر پورنو است. در آستانه فروپاشی شوروی و طلوع خونین نظم نوین در جنگ عراق در سال ۹۱، چنین تحولاتی بطور موازی در سومالی رخ داده اند. اما سومالی کشوری است که به زعم ژورنالیستها و مورخین غربی و بویژه از منظر مکتب منحط پسامدرنیستها، تقریبا تماما "اسلامی" است، کشوری است فاقد اهمیت استراتژیک و موقعیت ژئوپولیتیکی با اهمیت. اینجا میتواند به "فراموشی" سپرده شود و پروسه قدرتگیری جریانات مرتجع و ضدانسانی اسلامی ها، از انظار پنهان بماند. نه مرز توریستی است، نه بازار قابل اهمیتی برای سرمایه گذاری شرکتهای غربی است و نه جابجائی قدرت سیاسی در آن، میتواند نشانی از قدرت یک قطب و بلوک سیاسی و اقتصادی تلقی شود.

داستان حکومت "انتقالی" و عناصر و نیروهای تشکیل دهنده آن هم در نوع خود جالب است. تا قبل از فروپاشی دولت "فدرال" سومالی، war lord  هائی که اساسا از روسای قبایل تشکیل شده بودند، آن دولت را به مصاف میطلبیدند.  جالب این است که این war lord ها، "سکولار" معرفی میشدند و در مراحل اولیه و در دوره جنگ اینها برای ساقط کردن حکومت سومالی، از پشتیبانی آمریکا برخوردار نبودند. اکنون استخوان بندی دولت "انتقالی" مورد حمایت آمریکا و اتیوپی را همان ساختار سیاسی نظامی war lord ها تشکیل میدهد.

حکومت "اتحاد دادگاههای اسلامی"، سومالی را به آستانه سقوط کامل، بویژه از نظر اقتصادی برده است. حکومت دادگاههای شریعه و یکه تازی انواع نیروهای مسلح میلیشیای وابسته به جریانات نسبتا خودمختار، به قدرت اقتصادی سرمایه داران و تجاری وابسته است که خود فاقد یک دورنمای روشن از نظر ملاکهای اقتصادی اند، کمکهائی که گاها از جانب شیوخ عربستان و اتحادیه عرب به سومالی سرازیر میشوند، اساسا جنبه سیاسی و به منظور نگاهداشتن نیروهای مزدور برای حفظ و بقای تاثیرگذاریهای سیاسی و اعمال نفوذهای بعدی است. جامعه به این ترتیب دارد بطور کلی از دایره تولید و بازتولید خارج میشود. 

سوال این است که آیا جنگ اتیوپی علیه نیروهای اتحاد دادگاههای شریعه سرانجام قادر خواهد شد، سلطه راهزنان اسلامی را بر سومالی خاتمه بدهد؟ آیا اعاده حکومت روسای قبایل "سکولار"، همان کسانی که در فرهنگ ژورنالیسم غرب،War Lord  لقب گرفته اند، اساسا ممکن است؟ توجه به این نکته لازم است که اتیوپی، از نظر غرب، دولت "مسیحیان" است. آیا دولت اتیوپی که خود بر بستر دورانی از افول در سیاست نظم نوین استوار است،  ( بویژه با بن بستی که آمریکا در عراق با آن روبروست) قادر خواهد شد بانی نظمی مبتی بر بازسازی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و نظامی سومالی باشد؟ مساله این است که این مهم بدون یک حمایت همه جانبه جامعه بین المللی، غرب و سازمان ملل ممکن نمیشود. در این صورت این مساله که دخالت نظامی اتیوپی در سومالی میتواند منجر به دوره ای از بی ثباتی های بیشتر و جنگ و گریزهای نظامی و کشت و کشتارها و قتل عامها بشود، دور از انتظار نیست. سوال این خواهد بود که آیا سومالی و برخی از دیگر کشورهای "جنگ زده" آفریقا میرود که برای دوره ای نسبتا طولانی به منطقه و کشورهای "فراموش" شده جهان تبدیل شود؟ آیا واقعا ما، انسانیت بی ربط به این جنایات را وادار خواهند کرد که به زندگی با ترور و وحشت عادت کنیم؟ آیا واقعا از ما، جهان انسانیت کاری ساخته نیست؟ اگر یک قطب سوسیالیستی و یک مرکز امید مدنیت در جهان وجود داشت، جنگ در سومالی میتوانست با یک قطب نما، به سلطه باندها و دارودسته ای اسلامی پایان دهد و مکانیسمهای زندگی و ساختاری جامعه را اعاده کند. جهان واقعا بدون فراخوان "خطر" سوسیالیسم، یک لجنزار است.

آیا بشریت و مدنیت غربی، به سازماندهی کمک های مالی و ارسال لباس و دارو از جانب اشرافیت "فقیرنواز"، فشار روانی  تلف شدن انسانیت را در این بخش جهان با اعلام همبستگی "حقوق بشری" با مردم "جنگ زده"، در مجالس مجلل خصوصی و عمومی خود تسکین خواهد داد و یا یک بار دیگر شبح سوسیالیسم و اومانیسم سوسیالیستی را به اتکا قدرت اجتماعی طبقه کارگر صنعتی بر فراز جهان به پرواز در خواهد آورد؟


 
ادرس مايل گيرنده:


ادرس مايل شما:


پيام شما: