جمعه 22 فروردين 1504
   

تاریخ مباحث اتحاد مبارزان نباید بسادگی فراموش شود

تقی عزیز،

با سلام و احوالپرسی لازم. نامه تو، مقاله تهران ۱۶ و نوارها را شنیدم. جواب بحث هایت را در یک جلسه عمومی در اینجا داده ایم. نوارها ارسال شده است. راستش بنظر من متاسفانه نظراتی که شما مطرح می کنید نه تنها چیز زیادی برای اندیشیدن ندارد، بلکه اساسا تکرار، در قالب قدری متفاوت، ایده ها و استنباط های عقب مانده پوپولیستی است. در برخورد به مواضع حزب، متاسفانه، از موضع تحریف حرکت می کنید( هم خودت در نوارها و هم تهران ۱۶)، و من فکر می کنم این مساله ای ابدا اخلاقی نیست، بلکه هر نوع احیای روندها وگرایشات پوپولیستی نمی تواند جز با تنزل دادن بحث های قبلی ما، با تبدیل آنها به احکامی که رد کردنشان دیگر هیچگونه ظرافتی نمی خواهد، به هدف برسد. راه کارگر، فدائی، وحدت کمونیستی و امروز تو و رفقای تهران ۱۶ همه هنگامی که به نقد   ا .م. ک می رسید، یک مترسک، یک انسان مقوائی که ابدا شباهتی به ا . م. ک ندارد را هدف می گیرید. من این را ناگزیر میبینم، زیرا صحت حرکت ا. م. ک در گذشته، امروز دیگر نه به قلمرو جدال بلکه به عرصه تاریخ نگاری مستند تعلق دارد و اینرا دیگر کاریش نمی توان کرد.

 

بهرحال کاش آنجا بودم و با هم از نزدیک یکبار ۴ خط از نوشته های ا. م. ک و بویژه دوجناح را مرور می کردیم. هیاهوی تو در باره مساله سرنگونی را فکر می کنم کسانی که حتی همسایه شان هم  ا. م. کافی بوده است، می توانند با سند و مدرک از اسناد ا. م. ک رد کنند. نمی دانم این کمبود حافظه تو عامدانه است، یا صرفا عالمانه!( یعنی برای چفت کردن فاکت ها به تئوری های تازه پیدا شده) اما بهر حال کمبود حافظه است و چاره اش هم رجوع به همان اسناد دوران "خالی" ای است که در پراتیک ما اخیرا کشف کرده ای. تقی جان خیلی صاف و ساده بنظر من تو امروز در جستجوی "رادیکالیسم" دوباره از میخ شدن به "سرنگونی"( یادش بخیر کنگره ا، م. ک!) و فراموش کردن طبقه و رفتن بدنبال "آکسیون مند" ها، پادگانی ها هنگ" سر در آورده ای. به این ترتیب با این نظرات "تعرض" جدید پوپولیستی ای به مواضع حزب را، خواه نا خواه، حمل می کنی. اگر این بطور جدی مساله حزب بشود، آنگاه مفصل تر خواهم نوشت. طبیعی است که من ابدا دوست ندارم رفیقی چون را می شناسد به حرفم فکر کند، دلم می خواهد حرفم را درست بشنود و درست به حرفم فکر کند. اگر پس از شنیدن نوار هر نوع ابهام، ردیه، انتقاد، ملاحظه و یا سوالی در باره موضع من و نظراتی که ابراز کرده ام داشتی حتما برای من بنویس چون واقعا دلم می خواهد بدور از سوءتعبیر حرف همدیگر را بفهمیم. تا اینجای مساله من هاج و واج علل این رجعت به عقب مانده ام.

نوار شوروی ات را گرفته ام که بشنوم و امیدوارم بحث ات را برای بسوی سوسیالیسم ۲ حداقل در ستون آزاد( اگر تا آن موقع نظرت به نظر حزب تبدیل نشده بود) می تواند و باید چاپ شود. تقاضای من اینست که حتما این نوشته شوروی را برای ب. س آماده کن و در انجام این کار لطفا ما را با اصلاحات انشایی زیادی درگیر نکن. حیدر از نکاتی که در باره شوروی مطرح کرده بودی تعریف می کرد، هر چند با توجه به آنچه از او شنیدم بنظر می آید باید دنباله بحث مان را از "مشکپه" بگیریم. من منتظر مقاله تو با برگشت این پیک، و اگر نه با برگشت پیک بعدی هستم.

امیدورام صحیح و سالم باشی و دردکمرت خوب شده باشد. کمبود آب آنجا باید قاعدتا فشار جدی ای روی آدم نظیفی   ( کلمه مخفف برای وسواس نجاست) مثل تو بگذارد. امیدوارم به نحوی مساله حل شده باشد. از فعال شدن ک. س در استفاده از رادیو خیلی خوشحالم، هر چند اشکالاتی در مضمون برخی رهنمودهای شما می بینم که هنوز ماتریال کافی برای "کشف یک گرایش" در آن ندارم و دنبال این ماتریال هم نمی گردم! از قول من به رفیق رحمان خیلی سلام برسان، من می بایست خیلی زودتر برایش نامه می نوشتم و عرض ادب می کردم، مرا می بخشد. همینطور به همه رفقایی که بویژه با شما کار می کنند. به رفقا سولماز، ماشاالله، ناصر، کاظم، مصطفی، لیلا، صلاح ایزدی سلام برسان. اگر کاک سیروس رادیو را دیدی از قول من به او هم سلام مفصل برسان. دستتان را می فشارم و از مواضع جدیدت خیلی بدم می آید.  

قربانت نادر ۳ /  ۸  / ۸۴  به تقویم نسارا 

 

این متن از روی دست نویس اسکن شده منصور حکمت و توسط ایرج فرزاد بازنویسی و مقابله شده است. متن تایپ شده برای انتشار در سایت بنیاد منصور حکمت و دسترسی عموم، در اختیار آذر ماجدی، مسئول بنیاد قرار گرفته است. تیتر نوشته در اصل دست نویس وجود ندارد و عنوان از روی محتوای یادداشتها و توسط ایرج فرزاد، انتخاب شده است.

 

 

 

 


 
ادرس مايل گيرنده:


ادرس مايل شما:


پيام شما: