جمعه 22 فروردين 1504
   

یادداشت های روزانه – ۳۵، ۱۷ اوت ۲۰۱۱

صورت مساله عوضی است

 

" تعرض اینها به کارگر مطلقا ربطی به تفاوت های جنبش مجمع عمومی و شورا و سندیکا و اتحادیه ندارد. جدل رفیقانه فعالین و رهبران کارگری در مورد چگونگی سازماندهی تشکل های توده ای کارگری به دنیای این چپ بیربط است. رهبر کارگری در جایی تشخیص میدهد ایجاد سندیکا ممکن تر و عملی تر است".

 

این جمله ای از نوشته محمد فتاحی - پایان یک بحث، رضا رخشان بهانه بود- است. مساله جدل بین مدافعان شورا و مجمع عمومی از یک طرف و مدافعان سندیکا و اتحادیه از طرف دیگر، نبود. رضا رخشان "بهانه"  تقابل با؛ و رد بحث دیگری بود که در مورد اوضاع سیاسی جامعه ایران مطرح است. حتما محمد فتاحی فراموش نکرده است که وقتی جنبش دو خرداد برای "متعارف کردن" رژیم اسلامی و در راستای پروسه تبدیل "رژیم سرمایه به رژیم سرمایه داران" در جریان بود، حمله به دیدگاه و موضع کمونیسم کارگری که رژیم اسلامی را نه در پروسه تثبیت و متعارف شدن که "رفتنی" ارزیابی کرد، اتفاقا با "غیر کارگری" اعلام کردن مبانی کمونیسم کارگری و بویژه بحث "حزب و قدرت سیاسی" آغاز شد. همان وقتها، تصادفا و از بخت بد، آنها نیز عینا مثل محمد فتاحی گفتند و نوشتند که همه "جنبش های اجتماعی" به افق دوخرداد تسلیم شده اند و "جنبش کارگری" و "جنبش خلق کرد" هم "فرصت چندانی" برای پذیرش "هژمونی" دوخرداد ندارند. اما به نظر میرسد که محمد فتاحی هم "در افزوده"هائی به آن موضع پرورانده باشد. چرا که بزعم این دوایر و به شهادت "رضا رخشان" صددرصد "کارگر"، فعالین کارگری هم به پروسه "متعارف شدن" رژیم، اما این بار تحت رهبری احمدی نژاد و  رویکرد "ظهور مهدی نزدیک است" پیوسته اند. این اصل صورت مساله است که محمد فتاحی سعی دارد با دور زدن آن، یک اعتبارنامه کارگری برای خود و هم محفلی هایش و برای بستر سوسیالیسم غیر انقلابی در راستای یک ائتلاف اعلام نشده سیاسی و "استراتژیک" با مدافعان سابق دوخردادی صادر کند.

 

دست کم گرفتن حافظه خواننده و مردم حتی در مورد "تظاهر" اینها به دفاع از جنبش کارگری، زیادی ناشیانه است. جوهر بحث مقایسه سندیکا و اتحادیه کارگری با "اتحادیه نخود فروش" ها هنوز خشک نشده است و تبختر و لحن تحقیر آمیز اینها با "پرولتاریای صنعتی"، که با "خجالت بکشید" سایت های اینها را منور کرده بود، هنوز هم آزار دهنده است.

 

رضا رخشان "بهانه" ای بود برای کنار کشیدن خزنده از مساله تقابل جامعه با اسلام سیاسی و تناقضات شکننده آن نه فقط در سطح جامعه ایران، بلکه در منطقه و در معادلات جهانی. عینا همانند اعقاب و اسلاف ناسیونالیسم چپ و سوسیالیسم "فلسفی" درست آنجا که بحث جدال بر سر سرنوشت سیاسی جامعه در دستور بود، و آنها خود را در پرده کارگر و محافل "طرفدار" کارگر از آن کنار کشیدند، اینها نیز ورود به عوالم جونیورهای سیاسی را در تظاهر بر سر کارگر و مقام و منزلت "پرولتر صنعتی" به خورد مردم میدهند. با این تفاوت که اگر "خط سه" دوره انقلاب صمیمانه به کار پالایش روح خود از شائبه های روشنفکری و خرده بورژوائی مشغول بود، سوسیالیست های دو خردادی و مدافعان از دستور خارج شدن سقوط و سرنگونی رژیم اسلام سیاسی در ایران، کارگر و موقعیت صنفی و شغلی او را سپر و توجیه و بهانه اعلام ناتوانی و هزیمت خود از روبرو شدن با مهمترین معضل سیاسی جامعه ایران، ساخته اند.

 

این اصل مساله است، عوض کردن صورت مساله  و تجاهل در مورد آن، کاربرد چندانی ندارد. کسی مانع ائتلاف و همسوئی و اتحاد عمل اینها با مدافعان "متعارف شدن" رژیم اسلامی و "غیر کارگری" و "کهنه" اعلام کردن بحث کمونیسم و دخالتگری سیاسی و "حزب و قدرت سیاسی" نبوده است. کسی مانع اعلام بی کفایتی سیاسی و کناره گیری اینها از صحنه مصافها و تلاطم های سیاسی و اجتماعی نبوده است. هیچ کس نتوانسته است از فرورفتن اینها در لاک انزواهای "کمونیستی" و بخود مشغولی و منزه طلبی "نظری" با توجیه کارگرپناهی جلوگیری کند. اگر رضا رخشان اکنون برای اینها عزیز شده است، نه بخاطر مشغله های او به کاری شبیه "اتحادیه نخود فروشان"، بلکه یافتن موضع یک "فعال کارگری داخل" در دفاع از متعارف شدن رژیم اسلامی و از دستور خارج شدن سقوط رژیم اسلامی و اعلام بی تفاوتی سیاسی در مبارزه و کشمکش طبقات برای بزیر کشیدن آن است. موضع رضا رخشان، رنج و عذاب وجدان احتمالی ناشی از اطراق در این منزلگه غیر انقلابی و غیر سیاسی را تسکین میدهد و توجیه میکند.

 

اما این روش جالبی نیست. لطفا اعتقادات خود را پشت هیچ پدیده "مقدس" پنهان نکنید. حرفی بزنید که به آن اعتقاد دارید. سعی کنید به زندگی در تزویر و خودفریبی عادت نکنید. سعی کنید صادق باشید و برای کنار کشیدن از بستر کمونیسم انقلابی و پراتیک و صدور حکم بطلان برنامه و جنبش سیاسی آن "تئوری" نتراشید و این فاصله گرفتن های بی پرده از مبانی و اساس و تاریخ و ادبیات کمونیسم کارگری را پشت دفاع دروغین از کارگر پنهان نکنید.  

 

iraj.farzad@gmail.com


 
ادرس مايل گيرنده:


ادرس مايل شما:


پيام شما: