یادداشتهای روزانه، ۴۸- بیست و پنج ژانویه ۲۰۱۳
یادداشتهای روزانه، ۴۸- بیست و پنج ژانویه ۲۰۱۳
کارت زرد، یکی به رضا مقدم و دیگری به اسد گلچینی
اعلامیه منتسب به "هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد"، مبنی بر تعلیق تمامی مسئولیتهای منصور اسالو و "برکناری" اش، و سنگسار سیاسی شخصیت و حرمت او، با واکنشهای متفاوت روبرو شده است. در این میان، اما، جا دارد به دو نفر، که به این بهانه، مواضع و "پرنسیپ" های خود را قاچاقی وارد میدان کرده اند، کارت زرد نشان داد.
آقای رضا مقدم، رندانه با پذیرش اصل سناریو وزارت اطلاعات و نهادهای "امنیتی- کارگری" رژیم اسلامی، بحث را به طرف "وجاهت" قانونی تصمیم "هیات مدیره" کذائی کج کرده است و مرقوم فرموده اند که:
"اعلام اینکه سندیکا در خارج کشور نماینده و سخنگو ندارد و یا به عبارت دیگر برکناری کسی که در خارج خود را نماینده و سخنگوی سندیکا واحد معرفی می کرد اقدامی درست و به سلامت سندیکا کمک می کند."
جوهر اصلی "رویکرد" رژیم اسلامی در سرهم بندی اطلاعیه منتسب به هیات مدیره، عینا همین حکم حکیمانه جناب مقدم است که جنبش کارگری ایران باید فاقد "شخصیت" و "نماینده"، بویژه در رابطه با "خارج کشور" باشد. این "قیاس به نفس" و لانه کردن این نوع "فعال کارگری داخل کشوری" در دنیای اساطیری "مخفی" و بی هویتی است. به چنین کسانی که تصمیم گرفته اند بی چهره گری سیاسی را به عنوان هویت "فعال کارگری" وارد جدال طبقاتی بکنند، باید کارت زرد نشان داد. خیر جناب مقدم! جاخوش کردن در دنیای بی هویتی "فعال کارگری" "مخفی" و وحشت از عواقب و خطرات شخصیت علنی و سیاسی و "سخنگوئی"، نه تنها به "سلامت" هر تشکل و اتحادیه و سندیکا تحت شرایط بسیار دشوار اختناق اسلامی "کمک" نمیکند، بلکه صرفا توجیه "عافیت طلب" هائی از نوع شما است. این نوع تقدس موقعیت صنفی کارگر و پند و اندرز اندر فوائد غیر سیاسیگری و بی شخصیت ماندن جنبش طبقه کارگر ایران، دیگر حتی زیادی زندگی در نوستالژی و موهومات دوران ماقبل ۵۷ی "خط ۵" است.
اما اسد گلچینی هم با سنگر گرفتن ناشیانه در پشت دفاع از "حرمت شخصی فعالان کارگری" چنین نوشته است:
" برخلاف سنت عقبمانده بورژوایی که با هر اختلافی کمپینهای اخلاقی و شخصی برای لجن مال کردن مخالف راه می افتد. حفظ حرمت و شخصیت هر فرد یک سنت کارگری کمونیستی است. بدون چسبیدن به این اصل و حکم نمیتوان از اتحاد و رفاقت کارگری حرفی زد."( تاکید از من)
واقعا؟! میتوانید به آرشیو ادبیات "شخصیتهای" سازمان فعلی تان مراجعه کنید، و نشان بدهید "لجن مال کردن" هر "مخالف سیاسی" شما، نه خط قرمز که شالوده این نوع فعالیت و "چسپ درونی" تان حول رهبر در سایه تان بوده است؟ چند قرار و قطعنامه سنگسار و تقبیح و "ارتداد" ایدئولوژیک را که برای "لجن مال کردن" هر مخالف سیاسی تان "تصویب" کرده اید و به عنوان "سناریو زندگی" تان ثبت کرده اید، میتوانید در پس تزویر و ریای "رفاقت کارگری"، لاک بگیرید!
نه دوستان محترم! شما که در دورانهای سخت و بیادماندنی، نمونه زشت ترین پشت کردن به "اتحاد" و رفاقت بودید و آنها را "معامله" کردید، صلاحیت وارد شدن به این میدان را ندارید. بقول آمریکائیها، درست است که من دیروز به دنیا آمده ام، اما نه دیشب! تاریخ و تحولات تاریخی آنچنانکه شما سعی کرده اید، چنین بولهوسانه با آن رفتار کنید، چندان هم "اختیاری" نیست.
Iraj.farzad@gmail.com