iraj farzad site
Wordpress Themes

آیا کماکان ما “بی اختیار” خواهیم ماند؟

به جرات میتوان گفت که دستگاههای متخصص و حرفه ای ۹۹ درصد دروغ پراکنی ها را در باره حقایقی که خود بخوبی آنها را میشناسند، در جهت منافع خود، برای شکل دادن به افکار ما شهروندان ساخت و پرداخت میکنند.

تصور میکنم حالا دیگر روشن است که بهانه و مستمسک حمله خونین به عراق که شیرازه مدنیت آن را چنان زیر رو کرد که تمامی جریانات ارتجاعی و اسلامی را به فعال مایشاء در تعیین معادله نیروهای سیاسی منطقه متحول ساخت، تا چه اندازه ضد حقیقت و دروغ پراکنی بود. خود دستگاههای حرفه ای در دوایر “اطاق فکر” یقین داشتند که مساله دسترسی رژیم صدام به سلاح کشتار جمعی، یک دروغ آشکار بود. هیات بازرسی سازمان ملل که حتی “اطاق خواب” صدام حسین را کاوش کرده بود، هیچ “مدرک و سندی” نیافتند. در مقابل “کالین پاول” این تاریخ “پرافتخار” را توشه آخرت خود ساخت:

ادامه مطلب را بخوانید »

بستر اصلی شماره ۹۵، منتشر شد

در باره فراخوان آقای فرخ نگهدار

آقای فرخ نگهدار مقاله ای نوشته است با عنوان: “در باره جبهه اصلاحات ایران”

به باور من این نوشته تناقضات زیادی را با خود حمل میکند.

اولین مورد توصیف “جبهه اصلاحات” است که ایشان ذهنیت و انتظار خویش؛ و همزمان رویکرد سیاسی خویش را در باره اوضاع سیاسی جامعه ایران، با واقعیت های عینی و تاریخی، یکی فرض کرده اند. تعبیر ایشان از “جبهه اصلاحات”، در حقیقت، یک “نظریه” است که چون غیر قابل تعمیم است، بنابراین غلط و نادرست است. قدری توضیح میدهم:

ایشان در توضیح برخی مشخصات “جبهه اصلاحات ایران”، از جمله چنین نوشته اند:

ادامه مطلب را بخوانید »

این قطعا، “آزادی بیان” نیست

مهرنوش موسوی در یک کامنت بر انتشار مبحث: [در باره نام “توابین” در لیست جانباختگان]، بحث منصور حکمت در پیش از دستور پلنوم ۱۲ کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران، نکاتی را در فیس بوک طرح کرده است که من لازم میدانم، در باره آنها توضیحاتی بدهم. در همین رابطه بخشی از سخنان منصور حکمت در کنگره ۴ کومه له را هم که به نقد مواضع “وحید عابدی”، “طاهر خالدی” و … میپردازد، از روی نوار پیاده و تایپ کرده ام. تصور میکنم خواننده با دقت در این متن پیاده شده و مقایسه بین موضع کنونی مهرنوش در باره چند و چون “تشکیل حزب کمونیست ایران” به تشابهات و همسوئی هائی میرسد.

ادامه مطلب را بخوانید »

موضع حزب بر سر مسأله اسم «توابین» در لیست جانباختگان

بحث و اظهار نظر در پلنوم دوازدهم کمیته مرکزى حزب کمونیست ایران

٢۶ تا ٣٠ تیر ١٣۶٧ ـــ ۲۱ جولای ۱۹۸۸

       پیش از دستور

رئیس جلسه (عبدالله مهتدی):

کمیته اجرائی یک تبصره ای پیش از دستور دارد که مطرح میکنند.

منصور حکمت: یک جنبه ناقصی در سیاست ما وجود داشته است، در دوره اول که توابیت بعنوان یک تاکتیک رژیم شروع شد، ما سفت و سخت به تواب شدن حمله کردیم. فکر میکنم علتش این بود که ما میخواستیم هنوز یک استانداردی از مقاومت نشان بدهیم.

منتها این ماجرا به این تعمیم داده شد که قربانی مورد حمله قرار گرفت و نه مقصر.

ادامه مطلب را بخوانید »

 فرصت را دریابیم

 

“انتخابات” جمهوری اسلامی به زبان خودشان

به این ارزیابیها در روزنامه های رژیم اسلامی در باره “انتخابات” اخیر مجلس اسلامی و مجلس خبرگان، توجه کنید:

 “چهلمین انتخابات؛ شکستها و پیا مهای معنادار

باتوجه به آمارهای منتشر شده به نظر سهم کلانشهرها در مشارکت پایین بود… . به طوری که تا این ساعت آرای “محمود نبویان”، نفر اول انتخابات تهران، هنوز به ۱۲۰ هزار نرسیده است.”

 ( آرمان امروز، گروه سیاسی- یکشنبه سوم مارس ۲۰۲۴)

دقت کنید که طبق آمار رژیم اسلامی،  در استان تهران،۱۰ میلیون نفر واجد شرایط رای دادن هستند.

ادامه مطلب را بخوانید »

بستر اصلی شماره ۹۴، منتشر شد

در ستایش آن هم سلولی و آن هم رزم صفوف کمونیسم

 با سیامک عزیز در زندان کمیته مشترک و اواخر پائیز سال ۱۳۵۳ به مدت بیش از یک ماه هم سلول بودم. “رسولی” بازجوی او و گروه “رازلیق” بود که سیامک در واقع موسس آن بود. او را چنان شکنجه کرده بودند که بازجویان ناچار شدند او را به بیمارستان بفرستند که خون او را عوض کنند چون خطر مرگ داشت. با خمیر نان و خاکستر سیگار و صابون یک تخته نرد ساخت و با هم بازی میکردیم. هر کس میباخت میبایست دیگری را روی کول بگیرد و سه دور در اطاق سلول بگرداند. بسیاری از خاطرات دوره جوانی و “عشق” هایش را برایم تعریف کرد. به دلیل شدت شکنجه، رسولی خیلی تلاش میکرد که دل سیامک را به دست آورد. وقتی به سلول ما سر میزد میگفت: “حال سی سی” چطور است؟ بعضی اوقات علاوه بر جیره یک نخ سیگار برای هر فرد، رسولی چند نخ سیگار برای سیامک می آورد و من را هم شریک میکرد.

ادامه مطلب را بخوانید »

درس هائی از «انقلاب» ۱۳۵۷

گرایشات سیاسی و طبقات و احزاب و شخصیتهای متعلق به آنها، از “انقلاب” ۵۷ “درس” های مختلفی گرفته اند. تصور میکنم گرایش راست و ناسیونالیست و طبقه بورژوا و احزاب آنها “آموخته” های خود را به شیوه ها و روش های گوناگون توضیح داده اند.

  من از موضع مبانی کمونیسم کارگری، میخواهم به چند “درس” از آن دوره بحران انقلابی بپردازم. از آنجا که من در روزهای انقلاب ۵۷ به دوران سی سالگی ام قدم گذاشته و در ماجرای انقلاب شرکت داشتم، اولین درس را با “تجربه” خود، و تصور میکنم میتوانم از جانب کلیه فعالان و سازمانهای انقلابی هم تیپ خود و نیز از جانب سازمان متبوع ام(سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران)، شروع کنم:

  ادامه مطلب را بخوانید »

بستر اصلی ۹۳، منتشر شد