به سایت ایرج فرزاد خوش آمدید


Posted by at ۱۵ آبان , ۱۴۰۳

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

من در نوشته مذکور با تناقضات متعددی روبرو شدم.

– “سیاست زدائی” وجه مشترک “براندازان” و جمهوری اسلامی است. این “تز”ی است که ساختمان نوشته بر آن استوار است. مولفه های این تز را بشکافیم تا متوجه شویم “خانه از پای بست ویران” است.

سیاست زدائی جمهوری اسلامی: این مولفه پر از ابهام است، زیرا:


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۸ شهریور , ۱۴۰۳

بر این باورم که شیوه نگرش “براندازان”ی که از “گفتمان” دوخردادی مایه گرفته اند، به درجه زیادی گوشه هائی از نظام جانشین که دولتهای غربی برای جمهوری اسلامی در آستین دارند را نشان میدهد.

در این رابطه تحلیل “علی افشاری” که از عناصر شاخص “دفتر تحکیم وحدت” بوده است، مولفه هائی از آن سناریوها را به روشنی طرح میکند. اما قبل از پرداختن به این نکته، لازم میدانم به روش “پراگماتیستی” دولتهای غرب و آمریکا در قبال رژیم های “توتالیتر”، چه قبل از فروپاشی جهان دو قطبی و چه بویژه پس از پایان دوران “جنگ سرد” اشاراتی داشته باشم. برای دولتهای غرب، مبارزات مردم کشورهای مربوطه هر اندازه وسیع و همه گیر، نیروی قابل اعتماد به حساب  نمی آمدند تا وقتی که آن مردم به هژمونی یک اپوزیسیون “برانداز”، اما  تماما ضد کمونیست و متعهد به جامعه طبقاتی، تن بدهند. اصلاح طلبان “برانداز” از این  قماش اند. جالب این است که وقتی  اعضاء دولت “پزشکیان” در مجلس اسلامی رای آورد، قیل و قالی بین لایه ها و عناصر دوخردادی راه افتاد. تا اینکه “عباس عبدی”، در “نامه سرگشاده” به محمد خاتمی، هشدار داد:


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۸ شهریور , ۱۴۰۳

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۹ مرداد , ۱۴۰۳

  

در پائیز سال ۱۳۵۳ که جمعی از ما کادرهای “تشکیلات” دستگیر و زندانی شدیم، جعفر حسن پور و سعید معینی در رابطه جداگانه دیگری نیز دستگیر شدند. جعفر و سعید یکی از حوزه های تشکیلات بودند. هیچکدام نه به رابطه با یکدیگر و نه با تشکیلات اقرار نکردند. جعفر خود، رابط دیگری خارج از تشکیلات داشت که بخش زیادی از آثار لنین و از جمله قسمتهای زیادی از “منتخب آثار” را از او میگرفت و در اختیار تشکیلات قرار میداد و خود در تکثیر آن ها به شیوه کپی روی کاغذهای نازک سهیم بود. این اطلاعات و آشنائی با رفیق مذکور نیز از ساواک و شکنجه گرانش پنهان ماند. برای جعفر که نقص جسمی هم داشت، آن مقاومت و پایداری موجب تحسین و ستایش ما بود.

جعفر از نظر سجایای شخصی بسیار دوست داشتنی بود و فوق العاده وفادار. در جریان قرار “تشکیلات” برای شرکت در کار بدنی و ارتباط با کارگران و زحمتکشان، به دلیل همان نقص جسمانی، همواره خود را سرزنش میکرد تا اینکه بدون اطلاع ما، و حتی علیرغم مخالفت من- من از جانب تشکیلات رابط او بودم-، خودش راسا راه افتاده بود و در اطراف ورامین در یک مزرعه پنبه، کار پیدا کرده بود. با وجود اینکه “صاحب کاران” او را خیلی مراعات میکردند و نوعی “دلسوزی” در حق او داشتند، به او گفته بودند همینکه دست در برابر مردم دراز نمیکنی و با این “پای چلاق”، “گدائی” را در پیش نگرفته ای، ما کار نکرده دستمزدت را میپردازیم. اما او چون یک کارگر معمولی دیگر، به کار پنبه چینی ادامه داده بود. صاحبکاران این را به حساب همت بلند و اعتماد به نفس او گذاشته بودند. اما او میخواست با نشان دادن دستهای تاول زده ثابت کند که در عمل به قرار تشکیلات، از هیچ کوشش دریغ ندارد.

یاد عزیزش گرامی باد و به همه دوستان و نزدیکانش صمیمانه تسلیت میگویم.

 ۱۸ اوت ۲۰۲۴

ایرج فرزاد

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۷ تیر , ۱۴۰۳

 (۱) ــ  گزارش دفتر سیاسی 

(۲) ــ ریشه های سیاسی ـ اجتماعی معضلات رهبری حزب 

 

 گزارش دفتر سیاسی 

عبدالله مهتدی: رفقا!  بحث در مورد گزارش دفتر سیاسی شروع میکنیم. رفیق نادر(منصور حکمت) بحث دارند. 

منصور حکمت:  رفقا آن چیزی که من اینجا میگویم قبلا قصد داشتم بصورت نامه ای به رفقای کمیته مرکزی بنویسم و بدهم خدمت تان. منتها بعداً، با توجه به نکاتی که اینجا مطرح میکنم، نامه میتواند بحث برانگیز باشد. با توجه به اینکه فُرم نوشتنی یک چیز خشکی است که در آن یک فورمولبندی روی کاغذ ثبت میشود. چون استعداد زیادی در حزب ما وجود دارد برای اینکه جملات معنائی غیر از آن چیزی که منظورشان هست را بدهند؛ ترجیح میدهم راجع به آن صحبت بکنم و نوشته اش را ندهم. 

موضوعی که میخواهم درباره اش صحبت کنم مسأله رهبری در حزب و بدنبال آن ارائه یک نوع پلاتفرم برای عمل در حزب است. بعداً در صحبتم روشن میشود که این بنحوی نوعی طرح کردن شرایطی است، تا آنجائیکه به من  مربوط میشود، که میتوانم تحت آن کار کنم. یعنی وقتی به دفتر سیاسی و معضلاتش نگاه میکنیم، لااقل از زاویه دید من به عنوان یک فرد، راه حل مشکلاتی که اینجا مطرح میکنم مشروط به فراهم کردن آن شرایطی است که من لالقل میتوانم تحت آن کار کنم. وگرنه همان مباحث کم راندمانی قطعاً شامل حال من هم میشود. این را توضیح میدهم.


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۳ تیر , ۱۴۰۳

 

آنچه در ایران میگذرد، نشان تمام نمائی از ناممکن بودن بقاء سلطه اسلام سیاسی به شیوه ای است که در چهل سال گذشته وجه مشخصه جمهوری اسلامی بوده است. خود سران رژیم متوجه شده اند که در تداوم بکار گرفتن آن شیوه ها، از پَسِ مردم و قبول مطالبات و خواستهایشان بر نیامده اند. هیچ رژیم فوق دیکتاتوری و سوپر ارتجاع، نمیتواند به اتکاء صرف سرکوب و کشتار به حکومت خود ادامه بدهد، اگر قادر نباشد از نظر اقتصادی اقدامات و سیاستهائی را به نفع  اقشاری از جامعه در دستور کار خود بگذارد. در جمهوری اسلامی، و حاکمیت اسلام سیاسی، اقتصاد به ورشکستگی محض دچار شده است. رژیم جمهوری اسلامی در بنیان، و در آستانه عروج خود، به هیچ بدیل اقتصادی در برابر سیستم جاری در جامعه ایران و در دوران سلطنت، متکی نبود. “انقلاب اسلامی”، برعکس قرار بود تمامی آن اقشار جامعه را که با رشد پروسه سرمایه داری شدن جامعه ایران پس از تحولات سالهای آخر دهه ۴۰ شمسی، به حاشیه رانده شده و در معرض انقراض قرار گرفتند، آنچه که خود اسلامی ها “مستضعفین” مینامیدند، نه از نظر اقتصادی، که اساسا از نظر سیاسی، از حاشیه به متن بیاورد. روشن است که “موقعیت” جدید سیاسی آن اقشار وسیع بعد از انقلاب ۵۷، و در سلسله مراتب ارگانهای مختلف حکومتی، که نهادهای جدیدی مثل سپاه پاسادارن، بسیج، جهاد سازندگی، بنیاد شهید، دوائر اطلاعات و “ارتش امام زمان” به قدیمی تر ها اضافه شدند، با خود مزایای اقتصادی، “رانت” و غیره را به همراه داشت. اما تمامی آن نهادها، قرار نبود و قرار نیست که “روبنا” و ساختارهای اداری و نظامی و بوروکراتیک یک شیوه از اقتصاد باشند. ثروت کشور، عمدتا ناشی از فروش نفت، صرف بقاء و راه اندازی همان ارگان ها، به عنوان پاسدار و محافظ یک شیوه از سیاست، یعنی بقاء حاکمیت اسلام سیاسی در ایران شد. اکنون دیگر مشخص شده است که رژیم اسلامی نه تنها نفس حیات را برای شهروندان ایران مورد تهدید جدی قرار داده است، بلکه از تامین منابع بودجه ارگانهای سیاسی خود نیز، ناتوان مانده است. بالاخره فهمیده اند که با حضور یک مردم متوقع در یک جامعه هشتاد و چند میلیونی و شهری، ادامه وضعیت کنونی کل بساط اسلام سیاسی را به مخاطره انداخته است. نمیتوانند با محکوم کردن مردم به زندگی در قحطی و نا امنی اقتصادی، حکومت خود را نگهدارند. چهل سال آزگار همه شیوه های ممکن و شنیع ترین حربه های کشتار و سرکوب را بکار گرفتند و این مردم زمین نخوردند.


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۳ تیر , ۱۴۰۳

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۴ خرداد , ۱۴۰۳

دو نوشته، یکی از آقای فرخ نگهدار و دیگری از “حسین اکبری” را در سایت اخبار روز خواندم. هر دو وضعیت موجود تحت رژیم اسلامی را تثبیت شده، ازلی و ماندگار فرض کرده؛ و هر یک به تناسب دیدگاه خود از مدافعان سینه چاک ابقاء حاکمیت اختناق اسلام سیاسی در ایران از طریق “اصلاحاتی” در وضع موجود اند. آقای نگهدار “انتخابات” پیش رو در جمهوری اسلامی را چنین دراماتیزه کرده اند:

“در همین ۱۸ روز است که بذر تشکل و سامان یابی های نو در بدنه اجتماعی افشانیده می شود. هر گامی که در این روزها برای بیداری شهروندان و تزریق امید به آینده برداشته شود خشتی خواهد شد که از ایرانی که همه ما ایرانیان یکصد و بیست سال است برای ساختن آن آستین بالا زده ایم: ایرانی برای همه ایرانیان.”.

(فرخ نگهدار،انتخابات ۸ تیر و اعتلای نقش جبهه اصلاحات)

 با توجه به تاریخ نگارش مقاله آقای نگهدار، دو شنبه ۳۱ خرداد، حالا باید گفته شود که جامعه ایران ۱۷ روز فرصت دارد که با حمایت از “جبهه اصلاحات” و رای به پزشکیان، آرزوهای “یکصد و بیست ساله ” برای ساختن “ایرانی برای همه ایرانیان” را متحقق کنند!


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۴ خرداد , ۱۴۰۳

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »