به سایت ایرج فرزاد خوش آمدید


Posted by at ۷ فروردین , ۱۴۰۴

 

شهاب برهان، نوشته ای در سایت اخبار روز دارد با عنوان:

 “واقعه ارومیه”

 واقعه ارومیه از نظر ایشان آن رخداد در دوم فروردین ماه سال ۱۴۰۴ است که دیگران آن را “حادثه” تعریف کرده اند. به گمان شهاب برهان ریشه مساله و بانی آن “حادثه”، نه “پان ترکیسم”، نه تحریکات خارجی “گرگ های خاکستری” از سوی آنکارا و باکو، و نه سازماندهی مسئولین حکومتی بقصد ایجاد اختلاف بین کرد و ترک، بلکه:

“ستم ملی، حق کشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نظام پان ایرانیست فارس محور بر مردمان غیر فارس است”.


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۱ فروردین , ۱۴۰۴

عادل الیاسی نوشته ای دارد با عنوان:

 “آیا چپ ایران می خواهد در این مبارزە با مردم کردستان برقصد؟”


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

 

رفیق مجید گرامی به انتقادات من با عنوان: کشف خواستگاه ناسیونالیسم کُرد!!؟؟ پاسخ داده است. البته با کنایه هائی چون

 

“تغاری بشکند، ماستی بریزد”

(که ریشخند کسانی است که نوشته من را در فیس بوک لایک کرده اند)

نه تو و نه من و نه هیچ فرد دیگری نباید این را فرض بگیرد که بهتر از بقیه منصور حکمت را فهمیده‌ است”

(هر کس میتواند در سایت من و شماره های نشریه بستر اصلی- در این مورد قصاوت منصفانه ای داشته باشد)

و پز “مدرن” نمائی؛

:فقط این چند جمله او را نقل میکنم


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۱۳ اسفند , ۱۴۰۳

پیرامون پیام اوجلان در باره برزمین گذاشتن اسلحه و انحلال پ. ک.ک، اظهار نظرات متفاوتی شده است. موضعی که اینجا مورد نقد من است، موضع رفیق عزیز، مجید حسینی است.مجید در مصاحبه با برنامه “دیدار” به زبان کردی با عنون” اعلام آتش بس پ.ک. ک  و مساله کرد”، بطور خلاصه این پیام را چنین ارزیابی کرده است که اوجلان بدون اینکه “چیزی” بدست آورد و بی توجه به “حق مردم کردستان ترکیه”، در واقع نسبت به “مساله کرد”، نامسئولانه عمل کرده است. وزنه مساله کرد چنان بر ذهن رفیقمان سنگینی میکند که میگوید حتی احزاب حاکم در    “اقلیم کردستان عراق” نیز از حل مساله کرد عاجز ماندند

در ادامه و برای رمانتیزه کردن مساله کرد، مجید حسینی آن را شبیه به مساله فلسطین میداند


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۸ اسفند , ۱۴۰۳

نیما مهاجر در سایت آزادی بیان مطلبی نوشته است با عنوان:

!تضاد‌های سیاسی و طبقاتی احزاب ناسیونالیست در دفاع از حقوق ملت کورد و‌ صداقت کمونیست‌ها در این رابطه.

نقطه حرکت این است: کمونیستها برای رفع ستم ملی به نیروهای اجتماعی و آرمان های فکری طبقه کارگر و زحمتکشان متکی هستند. به این معنی از نظر نیما مهاجر دو راه حل “کارگری” و بورژوائی برای حل مساله ملی وجود دارد. به این نکته که “ستم ملی محصول رشد نامتوازن سرمایه داری در کشورهای مختلف جهان است” باز خواهم گشت.

نکته اول، اما، بسیار جای تامل دارد. چرا که رفع “ستم ملی”- در جائی که واقعا  به “مساله” تبدیل شده باشد- میتواند از “بالا” و بدون نیروی اجتمای و آرمان های فکری طبقه کارگر و از طریق “رفراندوم” حل شود. نمونه جدائی نروژ از سوئد، چک و سلواک، و “بحرین” در زمان شاه گویاست. به دست آوردن “حق تعیین سرنوشت” در این موارد نه با آرمانهای طبقه کارگر ممکن شد و نه در پیوند با مبارزه طبقه کارگر علیه سرمایه داری.  در این موارد هیچ نیازی به حضور فعال نیروهای اجتماعی کارگران و “آرمان” های آنها نبود. به عبارت دیگر مساله ملی شبیه به مساله دهقانی است که از بالا، و بدون “قیام زحمتکشان” قابل حل بوده است. این مشکلی را حل نمیکند که آن راه حلهای از بالا، “بورژوائی” بوده اند، بهر حال موارد زیادی در تاریخ وجود دارد که ستم ملی به شیوه ای بورژوائی بالاخره “رفع” شده است. به یاد مواضع سوسیالیسم خلقی افتادم که “اصلاحات ارضی” توسط شاه را قبول نداشتند چون در یک پروسه جنگ دهقانی انجام نشده بود.

علت این گرایش به نظر من دقیقا به دلیل جایگاه ناسیونالیستی در برخورد به مساله ملی است. چه، حتی اگر مساله به شیوه از بالا رفع شود، ناسیونالیسم نویسنده آن را “کارگری” نمیداند و طبقه کارگر باید همواره “ملیت” و هویت ملی را امر خود بداند.

در باره نکته دوم به نظر من اصرار غیر قابل فهمی در ذهن نویسنده است که بگوید مساله ملی “محصول رشد نامتوازن سرمایه داری” است و لذا جزئی تفکیک ناپذیر از مبارزه طبقه کارگر علیه سرمایه داری و یا “رشد نامتوازن” آن. اینجا هم آن تعقل ناسیونالیستی که ستم ملی را جز پایدار مناسبات سرمایه داری میداند، به چشم میخورد. مارکس در کاپیتال هرگز تعلق قومی و ملی کارگر را به عنوان فروشنده نیروی کار در نظر نداشته است. کارگر در پروسه تولید “نیروی کار” خود را میفروشد نه “نیروی تعلقات خرافی، مذهبی و  یا تعصبات قومی”. بطور کلی سرمایه داری فاقد تعلق قومی و ملی است و اگر به ناسیونالیسم روی می آورد دقیقا به منظور باد زدن آن تعلقات خرافی برای چشم فروبستن کارگر از ستمی است که  در زندگی و در جریان تولید با آن در “میهن” دست به گریبان است. اگر نیما مهاجر در این رابطه سخن میگفت، یعنی به مضّرات تعلقات ملی و قومی و نقش مُخرّب آن در مبارزه کارگران اشاره میکرد، بحثی بود. اما، دریغا که او به یک نوع ناسیونالیسم کارگری و “حق تعیین سرنوشت” کارگری باور دارد. به نظر من تلاش برای این است که نشان داده شود،حق تعیین سرنوشت چنین جایگاه اساطیری در مبارزه طبقه کارگر دارد. در عینا حال در برگیرنده آن است که طبقه کارگر بخشی از “خلق” است، بنابراین چندان برای من عجیب نبود که ایشان با ادعای کمونیست بودن، هویت طبقاتی کارگر را در  مبارزه آنان در کردستان و به عنوان “کورد” در این هویت موهوم ادغام کرده است.

.این موضع الزاما در برابر راه حلهای از بالا بی تفاوت است و شاید صرفا با یک غرولند که “راه حل بورژوائی” رفع ستم ملی “قبول” نیست، وجدان خود را تسکین میدهد.

بطور خلاصه به برداشت من، نویسنده، هویت ملی و مبارزه برای رفع آن را به شیوه از “پائین” ، انقلابی و “کارگری” از ارکان مبارزه طبقه کاری علیه سرمایه داری میبیند. این فقط نشان میدهد که نویسنده نتوانسته است اولا:

بین ستم ملی و “مساله ملی” تفکیک قائل شود، و ثانیا: مبارزه برای  “هویت طلبی ملی” – یا در فرموله ترین شکل آن “حق تعیین سرنوشت”- را جزو فاکتورهای اصلی مبارزه طبقاتی میداند. طرفداران “راه حل کارگری” رفع ستم ملی، در مقابل راه حل از بالا و امپریالیستی و بورژوائی، خود در مساله ملی تماما غرق شده اند. این تداوم همان رویکرد سوسیالیسم خلقی است که در برخورد به مساله ملی خود را عیان میکند.

ایرج فرزاد

۲۵ فوریه ۲۰۲۵

Posted in: Uncategorized , ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۴ اسفند , ۱۴۰۳

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۸ بهمن , ۱۴۰۳

مکاتبات مارکس-انگلس ۱۸۹۰

چکیده

____________________________________

اولین انتشار شماره ۱۹-۱۸ Sozialistische Monatshefte,  برلین، ۱۹۲۰;

رونویسی/نشانه گذاری: برایان بگینز(Brian Baggins);

نسخه آنلاین: آرشیو اینترنتی مارکس/انگلس (marxists.org)

ترجمه: ایرج فرزاد ۲۸ ژانویه ۲۰۲۵

_____________________________________

 [….]


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۸ دی , ۱۴۰۳

بخش عمده ای از اپوزیسیون بورژوائی، همراه با کلیه دایره هائی که صرفا به ”سرنگونی” رژیم اسلامی تاکید دارند، آگاهانه از پرداختن به وضعیت اقتصادی کارگران ایران خود را کنار کشیده اند. این طیف موازی یا سناریوهای دولتهای اروپا و آمریکا، ”دمکراسی”، را راه حل خلاصی از رژیم جمهوری اسلامی میدانند. ”سرنگونی” صرف، تسمه نقاله ائتلاف و یا همسوئی کل این طیف و پرسوناژهای آن است. دقت کرده اید که در بیانات، اطلاعیه ها و مصاحبه های شخصیتهای این لایه ها، هیچ اشاره ای به زندگی و مشقات طبقه کارگر تحت رژیم ”توتالیتر” نمیشود؟ دقت کرده اید که ”هجرت” فلان عناصر سابق رژیم و یا تغییر پوشش فلان گوینده و هنرپیشه فیلم های ساخته شده در جمهوری اسلامی، پس از ”خروج” از کشور چه غوغائی را در این دوایر بوجود آورده است؟ دقت کرده اید که به این ترتیب دارند بر ابعاد وسیع ”دمکراسی” خواهی تمرکز میکنند؟

اما در دنیای واقعی، آنجا که انسان ”زندگی” میکند و معیشت و تامین اقتصادی انسانها، کلمات و عبارت پردازیهای عام، بی معنی است. بگذارید به چند مثال بپردازم:

سالهاست سیستم ”بلک لیست”  یا همان فهرست سیاه، در برخی از صنایع کلیدی ازجمله نفت و گاز برقرار است. شرکتهای پیمانکاری که در مناقصات برای پروژه های نفت و گاز شرکت میکنند لیست سیاهی ترتیب داده اند و کارگری که در اعتراضات صنفی شرکت کند و حق خود و همکارانش را مطالبه کند، وارد این فهرست میشود.


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۵ دی , ۱۴۰۳

به بحث های یک “میزگرد” در یکی از کانالهای ماهواره ای نگاه میکردم که مواضع شرکت کنندگان از نظر هائی قابل توجه بود.

به برداشت من تقابل نظرات حول دو دیدگاه بود: دیدگاه اول که اساسا بحث سرنگونی به روایت سنتی “خلقی” که آقای رضا علیجانی نماینده آن بود؛ و دیگری روایت آماتور از موضع حاضر و آماده دولتهای اروپا و آمریکا در قبال جمهوری اسلامی. این دومی ها، یک نسخه عاریه ای از رویکرد “استراتژیک” دولتهای مذکور ارائه دادند و بنابراین من ترجیح دادم به جای تفسیر خود از آن برداشتها، به برخی از جوانب اصل آن سیاست استراتژیک، اشاره کنم:

در برخی از تحلیل “کارشناسان” سیاست خارجی در ایران، که چه بسا احتمال دارد اگر نه در همکاری مستقیم که دستکم در همفکری با داوئر سیاسی و امنیتی رژیم اسلامی سخن گفته و نوشته اند، به چند روش در این زمینه اشاره شده است:

“برون سپاری”(Outsourcing) و کنترل از راه دور(Remote Control)


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۵ دی , ۱۴۰۳

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »