Archive for آذر ۲۹ام, ۱۳۹۲برمبنای مصاحبه با رادیو سپهر، ۱۹ دسامبر ۲۰۱۳ اوکراین این روزها صحنه یک زورآزمائی راست افراطی و مدافعان متحدین فاشیسم در جریان جنگ دوم حهانی برای الحاق این کشور به اروپای واحد بود. زمینه این تحولات شاید به انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۴ برمیگردد. در جریان آن انتخابات، علیرغم تمامی حمایتهای غرب، کاندید مورد حمایت “دمکراسی” و مدافع سرسخت “شورشیان باندرا” یا “گروه ملی گرایان اوکراین” که متحد فاشسیم هیتلری در جریان جنگ دوم جهانی بودند، ویکتور یوشچنکو، رای نیاورد. اما دنیای دمکراسی به نتیجه آراء تن نداد و محرک حرکتی شدند که آن را “انقلاب نارنجی” نام گذاشتند. انتخابات ملغی اعلام شد و در دور بعدی با نظارت “ریچارد لوگار” ، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا، تجدید انتخابات شد. این بار در پس غریو ارتجاع “انقلاب نارنجی” و این خیزش “توده ای” ضد کمونیستی، جناب یوشچنکو، را از صندوقهای رای در آوردند. در فاصله کوتاهی پس از تکیه بر قدرت، “باندرا” به عنوان مظهر و قهرمان ملی اوکراین از جانب یوشچنکو اعلام شد. انقلاب نارنجی، اما هنوز تا پایان رسالت خود، راه درازی پیش رو داشت. “فدراسیون روسیه” که متکی به یک بورژوازی نوپا در روسیه و با اتکاء مافیای قدرت اقتصادی این طبقه از دل دوران فروپاشی جهان دوقطبی سربرآورده بود، تماما سنت های محافظه کارانه سرمایه داری دولتی و خاکستری را بسرعت پشت سر نهاده بود و بر زمینه بحران فزاینده ای که بویژه با فروپاشی جهان دوقطبی در مهمترین کشورهای غرب و آمریکا روی نموده بود، به عنوان یک قدرت رو به عروج قد علم کرد. میلیاردرهای سابفا “کمونیست” و روسای سابق کی. جی. پی و باندهای در حاشیه آنان، نه فقط در روسیه و در قلمرو “فدراسیون روسیه”، که در اروپا و آمریکا دست به سرمایه گذاریها و “خرید” های بزرگی زدند. چند باشگاه معروف تیم فوتبال حرفه ای انگلیس، از جمله باشگاه “منچستر سیتی” و چند باشگاه تیم بسکتبال حرفه ای آمریکا، NBA، از جمله باشگاه “بروکلین” توسط سرمایه داران بورژوازی نوپای روسیه خریاداری شدند. در قلمرو خود روسیه، تلاش برای راه انداختن و سازماندهی یک حرکت تماما ارتجاعی اسلامی، چچن، ناکام گذاشته شد و چچن به عنوان منطقه تحت حاکمیت روسیه فدرال تثبیت شد. با اینحال بورژوازی غرب و آمریکا، هنوز در دوران توهمات ارتجاعی دوران جنگ سرد زندگی میکردند و در خیالات خود برای امحاء هر نشانی از بازمانده های جهان “کمونیسم” و “توتالیتاریسم”، در پی تدوین سناریوهای دیگری بودند. این “فرصت” با بحث و سوال “قرارداد اقتصادی و بانکی” با اروپای واحد و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، آری یا نه، فراهم شد. Posted in: Uncategorized | No Comments » |