Archive for بهمن ۳ام, ۱۳۹۶“انقلابهاى بورژوایى، از نوع انقلابهاى قرن هژدهم، با سرعت تمام از یک کامیابى به کامیابى دیگر میرسند. آثار دراماتیکِ هر یک از انقلابها بیش از دیگرى است. آدمها و اشیاء غرق نور و آتشاند، و روز، روزِ از خود بیخودى است. اما این همه دوامى ندارد و طولى نمیکشد که این شور و شوقها به نقطه اوج خود میرسد؛ و جامعه به دورانى طولانى از پشیمانى، در حالتى فرو میرود که هنوز فرصت نیافته است کامیابىهاى دوران توفان و التهابش را با آرامش و سنجیدگى جذب و هضم کند. انقلابهاى پرولتاریایى برعکس، مانند انقلابهاى قرن نوزدهم، همواره در حال انتقاد کردن از خویشاند، لحظه به لحظه از حرکت باز میایستند تا به چیزى که بنظر میرسد انجام یافته، دوباره بپردازند و تلاش را از سر گیرند، به نخستین دودلىها و ناتوانیها و ناکامیها در نخستین کوششهاى خویش بىرحمانه میخندند، رقیب را به زمین نمیزنند مگر براى فرصت دادن به وى تا نیرویى تازه از خاک برگیرد و به صورتى دهشتناکتر از پیش رویاروىشان قد عَلَم کند، در برابر عظمت و بیکرانىِ نامتعین هدفهاى خویش بارها و بارها عقب مینشینند تا آن لحظهاى که کار به جایى رسد که دیگر هرگونه عقب نشینى را ناممکن سازد و خودِ اوضاع و احوال فریاد برآورند که “رودُس همینجاست، همینجا است که باید جهید! گل همینجاست، همینجاست که باید رقصید.” (مارکس هیژدهم برومر لوئی بناپارت) Posted in: Uncategorized | No Comments » |