به سایت ایرج فرزاد خوش آمدید


Archive for فروردین ۲۲ام, ۱۳۹۹

Posted by at ۲۲ فروردین , ۱۳۹۹

به این جملات از بهمن شفیق توجه کنید. بویژه به آن بخشهائی که از “نامه سرگشاده” به کنگره ۵ مربوط اند. در صف مخاطبان این هذیانها، بویژه در “مرکزیت”، کسانی نشسته بودند که با سابقه او در حزب کمونیست کارگری ایران بخوبی آشنا بودند. آن وقتی که او “رفیق بهمن” بود، و میخواست در لابلای “تز هائی برای انترناسیونال کمونیستی”، راهی برای ایجاد یک فراکسیون دوخردادی در حزب کمونیست کارگری پیدا کند. مُچ اش را گرفتند و  به او گفتند: “ایست! ترمزهایت را چک کن”، و پس از اینکه در نوشته “از منظر اژدها” آن ریاکاری موژیکی اش را به رُخش کشیدند که: [” رفیق بهمن یک “تز” دارد و مقدار زیادی “توهم”. توهم این است که او خيال ميکند ميتوان با ايدئولوژى “دوم خرداد” در اين حزب “اپوزيسيون کارگرى” درست کرد، يا دقيقتر، با کارگر کارگر گفتن در اين حزب اپوزيسيون دوم خرداد درست کرد. خيال ميکند تئورى و تز و سياست براى ديگران هم همينقدر بازيچه است. خيال ميکند.]، بهمن شفیق “رفت” تا با امثال موجوداتی از خود خورده شیشه دارتر “تدارک کمونیستی- جنبش سازماندهی پرولتاریا”!! راه اندازد. اما از آن جمع هپروت، به دلیل اینکه به گفته خودشان “پا روی دُم یکدیگر گذاشتند” و هوس های سکسی “سر دبیر”(شفیق) و با نام جعلی(بهمن آهنگر که بعدا در جنگ و دعواها توسط کسی که همراه با عباس فرد. “انشعاب” کرد و سایت “رفاقت کارگری” را راه انداختند، در جزئیات افشا شد) در ستون “ادبیات کارگری”، مایه آبرو ریزی اخلاقیات واقعی کارگرپناهان شده بود، مضمحل شد. هر کس که از کمترین حس احترام به اخلاق سالم سیاسی برخوردار بود، از آن تفاله های مُتعًفن و آن “ادبیات کارگری” هرزه کارگر پناهان ضد کارگر و ضد کمونیست، حتی در آن دنیای مجازی، فاصله گرفت.

اینها را و بیشتر از اینها را آن جمع در مرکزیت حزب مربوطه، قبل از انشعاب “حط رسمی”، میدانستند.


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »