به سایت ایرج فرزاد خوش آمدید


Archive for اسفند, ۱۴۰۱

Posted by at ۵ اسفند , ۱۴۰۱

اخیرا منشوری تحت عنوان مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و‌ مدنی ایران انتشار یافت. موجی از اعلام همبستگی با این منشور براه افتاد. قدری تعمق بر این جریان، نشانه هائی از عادت گرفتن به؛ و زندگی در شیوه ای از فعالیت سیاسی “سوسیالیستی و کمونیستی” را به ما نشان میدهد. کمونیسم انزوا و انزواهای کمونیستی. در دورانهائی کمونیسم با هر تعبیر ارتدوکس و یا غیر آن، در متن جامعه قرار داشت، احزاب پرنفوذ را نمایندگی میکرد، روزنامه های وزین منتشر میساخت و در برهه ای از تاریخ خود، انقلاب اکتبر، دست به قدرت سیاسی برد. انترناسیونال اول، چنان قدرت و نفوذی در میان کارگران صنعتی اروپا و غرب داشت، که مارکس به دلیل اتکاء باکونین به بخشهای عقب مانده کارگران در کشورهای اروپائی، خواهان اخراج او از انترناسیونال شد. اگر بتوان نقطه اتکاء باکونین، یعنی اقشاری از “کارگران اروپا” را منشاء و نماینده کمونیسم انزوا و غیر اجتماعی تلقی کرد، مقایسه ای بین “وزن” اجتماعی و نفوذ کلام محافلی که   منشور مذکور را منتشر کرده اند، با درجه نفوذ امثال باکونین، ما را به نتایج سرسام آوری میرساند. این محافل، برخلاف باکونین، هیچ نشانه ای از نفوذ کلام در میان مردم بطور عام، طبقه کارگر به کنار، و نمایندگی یک “نیرو”ی واقعی و قابل لمس، هر اندازه کم یا زیاد، نیستند.


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۷ بهمن , ۱۴۰۱

شاید لازم به یادآوری نباشد که هم در جهان دوقطبی و هم در دوران پسا فروپاشی دیوار برلین، هر تحول در هر تک کشور را نمیتوان صرفا در محدوده ای منزوی و در خود تحلیل کرد. انقلاب ۵۷ نمونه بسیار شاخص در این مورد است. جامعه ایران دچار یک دگرگونی انقلابی شد و در آن دوران هر نیروی سیاسی که صرفا چشم به تاریخ تحولات جامعه ایران و با معیار سیر تحول جدالهای اجتماعی در چهار چوب “تاریخ ایران” دوخت، از نتیجه و برآیند عواملی که موجب انقلاب ایران شدند، انگشت به دهان ماند. گرایش “چپ” انقلاب ۵۷ را به نوعی ادامه انقلاب “ناتمام” مشروطه تلقی کرد و از این نظر خمینی و جنبش اسلام سیاسی را به آرمانهای روحانیت “مترقی”، امثال شیخ خیابانی متصل کرد. دلواپسی ها و نا امیدی ها برای “استقلال” و قطع وابستگی، از آن منظر، از دستگاه فکری “بورژوازی ملی”، بعد از بررسی ناکامیهای “جبهه ملی” و در نهایت انحلال آن در کرامات عامل فعاله دیگری، یعنی اسلام سیاسی و پرسوناژهای سیاسی آن به نوعی تردیدها در باور به چنان پدیده موهومی را به یقین تغییر داد. از این منظر خمینی و اسلام سیاسی، به عنوان مظهر “قاطعیت” در کسب استقلال ایران در آن ذهنیت بطور کامل تثبیت شد.


Read the rest of this entry »

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »

Posted by at ۲۷ بهمن , ۱۴۰۱

Posted in: ایرج فرزاد | No Comments »