ایلان برمن*(Ilan Berman )، چند مصاحبه در باره ایران انجام داده است. او در چنین موقعیتی بر شاخص ها و مولفه هائی تاکید میکند که موشکافی آنها از چند نظر حائز اهمیت اند: از نظر سناریوهای غرب برای آینده ایران و از نظر مهندسی یک تاریخ نگاری دلبخواهی و جامعه شناسی غیر واقعی و بنابراین انگشت گذاشتن بر یک وظیقه ما:
“لزوم فراهم کردن شرایط مادی برای تغییر این تصویر آنها از ما”
ایران در “عمق” تاریخ و آمریکا در سطح
ادامه مطلب را بخوانید »
سخنان منصور حکمت در کنگره سوم حزب کمونیست کارگری ایران، ۱۴ اکتبر ۲۰۰۰
(باز تکثیر)
در شرایطی که آنتن بشقابی سیاسی است، صیغه سیاسی است، مسابقه فوتبال سیاسی است، مبارزه بر سر دستمزد، اقتصادی نمیماند. هر اعتصاب کارگری با بی ثباتی که در جامعه ایران میبینیم و جمهوری اسلامی با این معضلاتی که دارد نهایتاً اعتصابی است در رابطه با حکومت. برای همین هم هست که فوراً «سپاه» راه میافتد و میرود سراغ اعتصاب، اتحادیه کارفرمایان با آن اعتصاب روبرو نمیشود، سپاه پاسداران روبرو میشود و کمیته های اسلامی میروند و میزنند، می کُشند. شلیک میکنند، در رابطه با مبارزه ای احتمالاً برای حقوق معوقه است (یعنی حقوق پرداخت نشده است).
در ایران امروز مبارزه طبقه کارگر سیاسی است، بنا به ماهیت شرایط.
ادامه مطلب را بخوانید »
بحث و جدلها، و البته انگ زدنهای غیر مسئولانه به برخی از فعالان سیاسی و کارگری، که نمونه شاخص و تحقیر آمیز و لوس و لوده و سلبریتی مآب آن را در مورد “اسماعیل بخشی” دیدیم، زمینه های اجتماعی و تاریخی دارند. آن مواضع و برچسپ زنی ها، مصداق بارز: “رویدادهای بزرگ و انسانهای کوچک” اند.
در این رابطه شاید مناسب باشد که برخی اصطلاحات را در دنیای این انسانهای کوچک، مرور و بازبینی و شناسائی کنیم: “حماس و حزب الله نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی اند”. نتیجه: یورش به این نیروها و رقص و شادی بر کشتار مردم غزه از جانب دولت فوق فاشیستی اسرائیل، و نه شهروندان اسرائیل، که مرز خود را از جمله در نامه ۱۳۰ سرباز اسرائیلی: این جنگ، دیگر جنگ ما نیست” با آن توحش ترسیم کردند، تقابل با “سر مار” و “نایب” حزب الله و حماس است.
ادامه مطلب را بخوانید »