به سایت ایرج فرزاد خوش آمدید


Posted by at ۲۹ مرداد , ۱۳۹۸

این تیتر نوشته ای از خانم آذر مدرسی، ۳ مه ۲۰۱۶،  در تقبیح ارزیابی من از علنی کردن صورت جلسات “کنگره اول کومه له” بود. بسیار خوب، زنده باد اسناد!

زمانی نه چندان دور، حزب توده در ایام هم خطی با خمینی و در یک جلسه گفت و شنود، از زبان کیانوری این رباعی را خواند:

توده ای هستم و همراه امام        ماندگارم که ایام است به کام

خانم ثریا شهابی، این روزها، باز هم در “تقبیح” حمید تقوائی، بخاطر دفاع از “بیانیه ۱۴ نفر”، مصرع دوم رباعی مذکور را چنین بازنویسی کرده است:

“خوشبختانه دیگر کسی تقوائی را با منصور حکمت و سازمانش را با حزب حکمت اشتباه نمی گیرد”

اما، “شوربختانه”، “ایام به کام” اینها  نچرخید و در آینده هم نخواهد چرخید، چون آذر مدرسی قبلا اخطار داده بود که “اسناد”، روزگار را بر راویان تلخ میکند.

اینکه خانم شهابی بر این توهم است که گویا “کسی” دکه اینها را با منصور حکمت و حزب حکمت، تداعی میکند، با “اسناد” حور در نمی آید. ایشان و آذر مدرسی، دستکم با دو سند، یکی رسمی و دیگری نامه ای سر تا پا متعفن و مالامال از ترور شخصیت منصور حکمت از بهمن شفیق به کورش مدرسی، آشنا هستند. در جلسه رسمی، کورش مدرسی از آن موجود نا سالم که کل ادبیات دوره “کمونیسم کارگری” را “دهه از دست رفته” نامیده بود، بخاطر تئوری دادن در باره “جنبش سبز”، تشکر و قدردانی کرده بود. آن نامه مستهجن  سر ریز از “تملق متقابل” است. همانطور که میخوانید، شفیق کورش مدرسی را برای “به اشتراک گذاشتن”(share) هتاکی هایش به منصور حکمت؛ مخاطب قابل اعتمادی یافته است. من بخاطر اینکه  آن “همراهی” ننگین با نفرت از مبانی کمونیسم کارگری و هتک حرمت شخصی منصور حکمت، بر گردنشان آویزان بماند، علیرغم میل باطنی، آن را بازتکثیر کردم.

براستی که:”مرگ بر اسناد”، اما “برای همسایه”!

خیر! با این تقبیح کردنها و عکس یادگاری گرفتن با عناصر ورشکسته، بد دهن و بی نزاکت کمونیسم انزوا، جائی برای “روایت” باقی نمانده است. از قدیم هم گفته اند: ننگ با رنگ پاک نمیشود. آخر و عاقبت این دکه “رسمی”، همان است که اسلاف به پایان خفت باری رساندند.

تا ماموران شهرداری بساط اینها را بخاطر سد معبر جمع نکرده اند، قرار است کمونیسم و”حکمت”، را با داد و هوار “حراج حراج” آن اجناس “ارزان” و بنجل و غیر استاندارد، از چشم جامعه بیاندازند.

آیا این نارفیقان اسبق، واقعا مخاطبان و جامعه را نیز تا این حد، چون خویشتن، عقب مانده و”نامتمدن” تصور کرده اند؟

در تاریخ کمونیسم کارگری و در زمان حیات منصور حکمت، شبیخون کم سابقه ای با عروج دو خرداد از درون حزب کمونیست کارگری سازمان داده شد. آنوقتها موجوداتی چون آذرین و شفیق، “تز” آوردند که مردم ایران دیگر با رونمائی از “جامعه مدنی” به استحاله درونی رژیم اسلامی امید بسته اند. یکی، آذرین، نوشت که با عروج دو خرداد، “چشم انداز و تکالیف” سوسیالیسم “در آغاز قرن ۲۱” بکلی زیر و رو شده است و دیگری؛ شفیق، فرمودند که رژیم اسلامی با دوخرداد دارد مسیر “متعارف” کردن سرمایه داری ایران را می پیماید، بنابراین حزب کمونیست کارگری باید دست از “شلوغ بازی” بردارد و همراه با انزواهای کمونیستی در کافه تریاها و آنهم در ایام تعطیلات آخر هفته، به فکر تشکیل “انترناسیونال” باشد. پُشت بند هر دو فرمانده گروه ضربت، همان منشوسم دو خردادی بود که انگار حزب کمونیست کارگری تحت رهبری منصور حکمت داشت با تکرار “سرنگونی سرنگونی” و پافشاری بر “مبانی کمونیسم کارگری”؛ جامعه مدنی چی ها را از به سرانجام رساندن رسالت “تاریخی” شان، “َرم” میداد. گرچه، رهبری حزب کمونیست کارگری آن شبیخون و هجوم را به روی خود نیاورد و نسبت به آن بی تفاوت ماند، اما بهر حال تعدادی از کادرهای حزب و از جمله من، آنان را به سوراخهایشان فراری دادیم . منصور حکمت اجازه نداد آن هجمه به نام کمونیسم کارگری و با آوردن “نقل قول” از او و آثارش، بی پاسخ بماند. آنان شکست سختی خوردند و متعاقب آن به منظور پوشاندن هزیمت خویش، “جنبش” استعفا از کمونیسم کارگری  را کلید زدند. آنها “رفتند” و به هیچکس هم پاسخ ندادند که پس تکلیف تزهایشان چه شد؟ چرا جامعه مدنی نتوانست چسپ درونی شان بشود و سر قافله ها در سکوت کناره گیری کردند؟ چرا حواریون دوره تب و تاب و ایام تحریکات و پرووکاسیون و کمپین ننگین ترور شخصیت منصور حکمت، پرت و پلا و مُنهزم شدند و آنهم با چه فحش و فضیحتهائی به یکدیگر؟

اما، صد افسوس، که در غیاب منصورحکمت، این بار همان تزها بر مسند تکه هائی از انشعابات  و آن هم تحت نام “حکمت و حکمتیسم” نشست. برای شخص من بسیار درد آور و یکی از مُهلک ترین و نابخشودنی ترین اشتباهات تمام دوران فعالیت کمونیستی ام بود، که این بار مدافعان جامعه مدنی و تز متعارف شدن سرمایه داری تحت رژیم اسلامی، این میراث داران منشویسم مشروطه خواه ایران، “قسر” در رفتند.

۲۰ اوت ۲۰۱۹

Posted in: Uncategorized

» Leave a Reply