چرا طالبان را دوباره به قدرت “رساندند”؟
ظاهرا چنین به نظر میرسد که به قدرت رسیدن طالبان چنین “سریع” و بدون مقاومت، چه از جانب مردم و چه از سوی حکومت اشرف غنی، غیر مترقبه و رعد و برقی در آسمانی بی ابر است. اما اگر مساله را در دو بُعد داخلی و بین المللی و از منظری تاریخی تر نگاه کنیم، جائی برای ابهام باقی نمیماند.
کدام سناریو؟
نیازی به تکرار این واقعیت نیست که رژیم اسلام سیاسی ایران در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
قدرت گرفتن اسلام سیاسی در ایران بر بستر یک تغییر در موازنه قوا، بویژه در کشورهای قلمرو بلوک غرب صورت گرفت. رژیمهای “با ثبات” که پس از پیمان یالتا، از حوزه نفوذ شوروی سابق محفوظ و تبعیت آنها از بلوک غرب ضمانت شده بود، در اواخر دهه هفتاد میلادی دچار تحولات غیر قابل کنترل شدند. تا قبل از این دوره، بطور مشخص در ایران، هر نوع تلاش برای کَندن تکه هائی از ایران، طبق توافق کنفرانس یالتا، میبایست عقیم بماند. “جمهوری مهاباد” در دوره قاضی محمد و ماجرای قدرت گیری “فرقه دمکرات” در آذربایجان، اگر چه اولی بر صیانت از “حق ملی کرد” و دومی بر نفوذ چپ مترقی استوار بودند، ظاهرا در “شگفتی” به شکست انجامیدند. اما واقعیت این بود که هیچ عامل تعجب آوری پشت آن پیشروی نیروهای رژیم شاه به جز فاکتور مهمتری که از توافقات کنفرانس مذکور به عرصه روابط بین المللی وارد شده بود، قرار نداشت. “خودمختاری” کردستان با توهم به پشتیبانی شوروی و حکومت “باکو”، امری ناممکن بود. ایجاد یک نوع حکومت “شورائی” در آذربایجان توسط فرقه دمکرات در موازنه قوا و توافقات بین دو بلوک فاتح در جنگ دوم جهانی، نمیتوانست قابل دوام باشد. “دولت واحد” و “تمامیت ارضی” پیش فرضها و ارکان اساسی، اجرای معاهده یالتا بودند. این دو ارکان هنوز و کماکان بنیان مواضع بورژوازی ایران و بورژوازی بین المللی را تشکیل میدهند. به این نکته باز خواهم گشت که “مساله ملی” و “قومیت” ها در جامعه ایران در مقایسه با کشورهای تحت نفوذ یلوک شوروی سابق و پس از فروپاشی دیوار برلین، چه تفاتهای بنیادی دارند.
پاسخهائی به یک ضرورت: جواب به چند پرسش
از طریقی مطمئن یک “جمع” این سوالات را با من در میان گذاشته اند.
“ما جمعی هستیم که در کردستان فعالیت میکنیم و ارتباطات نسبتا وسیعی با همفکرهایمان در سایر شهرهای ایران داریم.
مجموعه سوالاتی مخصوصا در اوضاع فعلی برایمان مطرح شده است. خودتان حتما در جریان اخبار مربوط به اعتراضات به بی آبی و قطع برق، هستید. اعتراضات در خوزستان چنان شدید شده است که بسیاری را وادار کرده است رو به نیروهای مسلح رژیم اطلاعیه بدهند و از آنها بخواهند که بروی مردم شلیک نکنند. از احمدی نژاد و خاتمی از روسای سابق ریاست جمهور اسلامی تا رضا پهلوی و بسیاری از هنرمندان و هنر پیشه ها و نویسندگان چنین فراخوانی داده اند.”
سوالات ما اینها هستند:
مترسک ها؛ و انزواهای کارگر پناه
اوضاع سیاسی جامعه ایران، نشان از یک بحران و به تحولاتی زیر و رو کننده اشاره دارد. منظور من در این یادداشت ضمن اشاراتی به اوضاع جاری، در باره وزن نیروی چپ و مدعی سوسیالیسم و ناسیاسی گری و عناد این دوائر بر سر دخالتگری در موازنه “قدرت سیاسی” در این زمینه است. “راست” از نظر من، جهتگیری سیاسی دارد و قبل از اینکه حول شعارهائی که کل طیف آنان را بپوشاند، بین خود خط و خط کشی کنند، به ارائه “بدیل” روی آورده است. لازم به تذکر نیست که آلترناتیوهای گوناگون طیف راست، که بخشهائی از پیکره رژیم اسلامی، آشکار یا نهان، با آنها همخوانی دارند، با انواع سناریوهای حکومت “جانشین” و اهرمهای “تغییر رفتار” کشورهای غربی بر جمهوری اسلامی، هم جهت و چه بسا با دوایر امنیتی و دست اندرکاران “رژیم چنج”، جهت گیری های خود را “چک” کرده و از پیش به تایید آنان رسانده اند. مشخص است که طیف راست، به عنوان جاده صاف کن سناریوهای دولتهای غرب، تلاش دارند که کنترل و مهار اتفاقات “غیر مترقبه” که بویژه بر بستر نارضایتی و اعتراضات وسیع مردم و ورشکستگی و افلاس رژیم اسلامی، بسیار محتمل است، را در اختیار بگیرند. اعتراضات اخیر کارگران نفت و مشکل بی آبی و قطع برق، و بالا گرفتن ضدیت مردم با کل ساختار اسلام سیاسی، علائم چنین هشدارهای خطرناک و “کابوس” را به هسته مرکزی دول غرب و به دنبال آن، به کل طیف اپوزیسیون راست، نفوذ داده است.
پشت پرده انتخابات ۱۴۰۰- ۲
“مقام معظم” در سخنرانی به مناسبت سالمرگ “عروج ملکوتی” خمینی، سخنسرائی فرمودند. در باره اسلام، سکولاریسم، حجاب و “خط امام” در مرزبندی با اسلامیون سکولار و “متحجرین” و اینکه راه امام راحل در دو کلمه روشن است: “اسلام” و “جمهور”.
در باره انتخابات ۱۴۰۰
“انتخابات” ریاست جمهوری اسلامی ۱۴۰۰ سیزدهمین دورهٔ نمایشهای اسلام سیاسی در ایران است که روز جمعه، ۲۸ خرداد ماه سال ۱۴۰۰ همزمان با انتخابات ششمین دورهٔ شوراهای اسلامی شهر و روستا، میاندورهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری برگزار و طی آن از جمله هشتمین رئیسجمهور ایران از “صندوق” ها سر در می آورد و به احتمال قوی پروسه جانشینی خامنه ای، کلید خواهد خورد. اما اینها فقط علائم ظاهری تحولات و سناریوهای پیچیده تری برای کنترل امواج در اعماق اند.