iraj farzad site
Wordpress Themes

از خام اندیشان برحذر باشید

ابراهیم علیزاده در تازه ترین اظهارات خود، تلاش کرده است که اصل مساله مورد اختلاف در صفوف کومه له فعلی را از انظار پنهان کند. گویا در آن مباحث: ” در عین اینکه سایه روشنی از تفاوت نظر را در خود دارند، اما اختلافات جدی نیستند و بزرگنمائی می شوند”.

دلیل هم می آورد: ” انشعاب مهم که در گذشته در حزب کمونیست ایران اتفاق افتاده اند، انشعاب سال ۱۹۹۱، و انشعاب سال ۲۰۰۰”:”انعکاس تحولات مهم سیاسی و اجتماعی در صفوف تشکیلات ما بودند”

من بخاطر اینکه روشن کنم که پنهان کردن اصل موارد اختلاف در هر دو مورد که بطور یکسان و بسیار آگاهانه و با هدف از پیشی از هر دو به عنوان “انشعاب” از آن اسم برده میشود، درز گرفتن مهمترین فاکتورهای سیاسی است، عین عبارات را اینجا نقل میکنم:

ادامه مطلب را بخوانید »

گریپاچ

جمال بزرگپور خیال میکند میتواند آنقدر توی سر مخالفان بیرونی و درونی بزند که “بالا بیاورند”

نوشته است:

“لطف کنید بە ما بگوئید، شما که در فاصله بین کنگره ۲ تا ۶ دریافت کمک مالی از حکومت فاشیستی بعث را مجاز دانسته اید و سالانه مقادیر کلان آن هم به حساب همان سازمان مرکزی حزب که شما نیز در آن فعالیت می کردید ، واریز می شد، با کدام منطق امروز دریافت کمک ناچیز از حکومت محلی کردستان را این چنین مورد حمله قرار می دهید؟”

چند نکته “جزئی” را جهت اطلاع افکارعمومی توضیح میدهم:

ادامه مطلب را بخوانید »

سیل خانه ام را برده است، اما بگذارید فوائد باران را شرح دهیم

اکنون برای هر کس که مجادلات و مباحث جاری بین طرفداران خطوط مختلف در کومه له را تعقیب کرده باشد، روشن است که شکاف جدی است. اما جدی بودن این شکاف به معنی وجود دو گرایش متضاد از نظر سیاسی و دو نوع تبیین کاملا متباین از “کومه له” نیست. در این رابطه برخی از مواضع طرفین این کشمکش، گویا هستند. جهت اطلاع خوانندگان، من قبل از نوشتن این یادداشت توهم داشتم که آیا میتوان “چپ” فعلی کومه له را وادار به اقدامی جدی کرد؟ مواضع این چپ من را به این نتیجه رساند که از هرگونه ابهام و خوش باوری دست بردارم.

به این جملات توجه کنید:

” چند ماه قبل از کنگرە ١۶ کۆمەلە در سال ٢٠١۴ بروزاتی از اختلافات بە شیوەای غیر سیاسی و بیشتر بصورت اتهاماتی از جملە تعطیل کردن اردوگاههای کۆمەڵە، حذف رفیق ابراهیم از دبیر اولی کۆمەڵە و گرایش بە حزب کمونیست کارگری و … از طرف تعدای از رفقای طرف مقابل و در سطح وسیعی در درون تشکیلات اشاعە دادە شد کە درکنگرە فوق ناکام ماندند.”

ادامه مطلب را بخوانید »

بازیگوشی با کمونیسم

سیکل اول:

سیاوش دانشور: “منشعبین سال ۲۰۰۴ فراریان ازسوسیالیسم بودند”

“از قرار عضویت در  حزب کمونیست کارگری ایران آنهم به لیدری حمید تقوایی شرط کمونیست بودن است “

علی جوادی، ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۷

“این رگه ای است که زیر پوشش ساختن حزب دست در انبان کهنه ترین سنتهای تشکیلاتی و عمدتا غیر کمونیستی کرده است . این رگه سر سوزنی، تاکید میکنم سرسوزنی، با کمونیسم کارگری ربط ندارد. ما در این زمینه بویژه در دوره فراکسیون هشدار دادیم. .. . محمد آسنگران و بهرام مدرسی نمونه های زمخت آن و در عین حال شاخص مهمی در موقعیت این خط است.”

سیاوش دانشور، نشریه شماره ۱۷ حزب اتحاد – ۲۰۰۷

زمانی که ما مساله رھبری جمعی و پلاتفرم “حزب رھبر، حزب سازمانده” را با حمایت یک سوم کمیته مرکزی پیش از پلنوم ۲۶ مطرح کردیم، رھبری حاکم حزب احساس خطر کرد و یک کمپین وسیع و شخصی علیه علی جوادی و من سازمان داد. در پلنوم یک نمایش زشت از حملات شخصی و بی حرمتی به کارگردانی حمید تقوایی علیه ما اجرا شد. یک نمایش بی سابقه و باورنکردنی در تاریخ حزب کمونیست کارگری.

آدر ماجدی، شماره ۱۸ همان نشریه

 [کمپین “اکس مسلم” یک چرخش به راست و تخفیف دادن در مواضع تاکنونی ضد مذهبی حزب کمونیست کارگری است.]

علی جوادی، ژوئن ۲۰۰۷، دو انحراف در برخورد به اکس مسلم

اعلام انحلال حزب اتحاد و پیوستن به “فراریان از سوسیالیسم” در سال ۲۰۱۲

علی جوادی: حزب کمونیست کارگری تحت رهبری حمید تقوائی “اکس کمونیسم کارگری” شده است.

سیکل دوم:

“حزب کمونیست کارگری ایران، “بستر اصلی جنبش کمونیسم کارگری است”، مجددا به آن میپیوندم

علی جوادی ۲۰۱۴

سیکل سوم:

“کانون مباحثات کمونیسم کارگری” توسط علی جوادی و محمد آسنگران( که در سیکل اول سرسوزنی به کمونیسم کارگری ربط نداشت) اعلام شد.

نقطه نظرات حمید تقوایی در زمینه “کمونیسم سیاسی” اساسا تلاشی بمنظور “مارکسیسم زدایی از جنبش کمونیسم کارگری” و حزب کمونیست کارگری می باشد… برخلاف “تعبیر کودکانه” جناح راست…

علی جوادی اوت ۲۰۲۰

آنقدر غیرقابل اعتماد اند و  حرکاتشان غیر قابل پیش بینی و از روی هوا و هوس است،، آنقدر به انسان در هر کار و فعالیت جمعی، حس “ناامنی” و  هر آن زدن زیر قول و قرارهای یکی دو ساعت قبل دست میدهد که نقطه فرود بعدی اینها معلوم نیست، فقط مشخص است که پس از اعلام جناح “چپ”  و با اعلام علنی “تفاوتها” در نشریه کانون کذائی راه انشعاب دیگری را در پیش گرفته  اند،

اما این رفتار و کردار از عده ای انسان عاقل و جدی سر نمیزند، حتی بازی “کودکانه” هم نیست. بازیگوشی یک عده باصطلاح “بالغ” با سیاست و کمونیسم است.

این بساط را جمع کنید، بیش از این کمونیسم کارگری و نام منصور حکمت را از چشم جامعه نیاندازید.

ایرج فرزاد

۲۶ اوت ۲۰۲۰

خطر یک “کُما”ی سیاسی

بحثهای داغ، پرحرارت و همراه با دُز بالائی از تحریک احساسات قومی – اتنیکی و باد زدن تعصبات به جغرافیای محل تولد، خبر از شکل دادن به یک آلترناتیو خطرناک در اوضاع فعلی میدهد. چندین بیانیه، مقاله، گردهمائی های تلویزیونی از جمله در “ایران انترناسیونال” و… حول یک اختلاف نظر پیرامون شیوه برخورد به اختلافات بین “گروه های متفاوت اتنیکی” بر صفحه سیاست جامعه ایران “مونتاژ” شده اند. میگویم “مونتاژ”، چون بطور واقعی معضل جامعه ایران مطلقا تشنج های اتنیکی نیست. وجه مشخصه اوضاع کنونی؛ توسل به “خشونت” و یا “همزیستی” در چارچوب یک گفتمان “دموکراتیک بین الخلقی” نیست. این از بطن جامعه ایران و از بستر مبارزات مردم در نیامده است. گفتمان ایران “کثیرالملله” طرز فکر و شیوه فعالیت سیاسی برخی دوایر معین شبه آکادمیک و خرده بقایای “چپ خلقی” است.

ادامه مطلب را بخوانید »

بستر اصلی ۵۸ منتشر شد

مُخرّب تر از اسلام سیاسی

محمد خاکی در”رادیو دیالوگ” در اواخر ماه ژوئیه ۲۰۲۰ مصاحبه ای با ابراهیم علیزاده انجام داده است. نکاتی در این گفتگو مطرح شده است که قبلا هم به شیوه های دیگری طرح شده بودند و پاسخ گرفته بودند. به نظر میرسد که هردو سوی این  گفتگو و “دیالوگ”، پاسخهای موجود را  بروی خود نیاورده اند.  من به منظور تمرکز بر تعابیر جدید از همان مسائل گذشته، مطلبی را که همان زمان نوشتم همراه با پیوستهای لازم، از جمله اصل بحثی که علیزاده در پلنوم ۱۵ کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران، طرح کرد و از منصور حکمت پاسخ گرفت، ضمیمه این یادداشت کرده ام.

بحث کنونی در این “دیالوگ”، به دو بخش قابل شناسائی تقسیم شده است. بخش اول در واقع ادامه و بازخوانی تحریف تاریخ و دست کاری علل اختلافات، از سال ۱۹۹۱ تاکنون است که “ضمیمه” بروز اختلاف و کناره گیری و یک انشعاب دیگر در کومه له موجود، از طرف علیزاده به آن پیوست شده است. ادامه مطلب را بخوانید »

حقیقت، نسبی نیست

در نوشته: “شما بگوئید من چه فکر میکنم؟”، که فقط به موضوع ”کنگره موسس حزب کمونیست ایران” پرداخته بودم، سیر واقعی رویدادها و جدلهای نظری را در ماههای تابستان ۱۳۶۲ با آنچه سامی روشن(عثمان روشن توده)، در نزدیک به ۴۰ سال بعد (۹۹-۱۳۹۸) در لابلای طعنه و نیش و متلک، سرهم بندی کرده است، توضیح دادم. حقیقت مساله این است که خود نویسنده هم میداند، حتی آنوقتها که او این سوی پرچین بود، “وزنه” ای نبود. نه عملیات نظامی بزرگی در کارنامه او وجود دارد و نه به طریق اولی “فرماندهی”  یک تک مورد عملیات نظامی. او از نظر مصافهای سیاسی، نه صاحب نظر و نه “فعال” در طیف چپ و یا راست نبوده است. اما با انتشار “درجستجوی عدالت” به برخی از مهمترین تحولات و رویدادهای سیاسی اشاره کرده است که فرصتی به من داد تا با توضیح واقعی همان رویدادها در مقابل تحریفات و دست کاریها، زوایائی از تاریخ جدالهای سخت و سرنوشت ساز کمونیسم با ناسیونالیسم کرد بطور اخص، و مصاف بین مبانی کمونیسم با سوسیالیسم ملی، خلقی و دو خردادی را از پس این گرد و خاکها، در معرض قضاوت همه انسانهای طرفدار حقیقت بگذارم.

ادامه مطلب را بخوانید »

اسد گلچینی و بهرام مدرسی، از موسسین: ” دفتر پژوهش های تحزب کمونیستی در ایران”، تا حال چند مورد در باره “کمیته های کمونیستی” نوشته اند. به نظر میرسد پذیرفته اند که تاریخ صفحات سفید است که هر کس هوس کرد برای تفریح و وقت گذرانی هم که باشد، در آن چیزی بنویسد. با یک تیر همزمان چند نشان را در این بازیچه قرار دادن تحزب کمونیستی و فعالیت سیاسی، زده اند و از قرار داستان ادامه دارد. دیگران به ناگاه پس از شکست در ایجاد فراکسیون دو خردادی در حزب کمونیست کارگری، در ایام “شورش آوریل ۱۹۹۹”، و باز شدن مچ شان که قصد داشتند پیوستن به “جنبش اصلاحات” را با تابلو “تزهائی در باره انترناسیونال کمونیستی” پنهان کنند، انگار که سیاست چون آنها برای همه نیز، بازیچه است، برای روزهای آخر هفته سرگرمی رنگین و پر ظمطراق تری را پیدا کردند: “تدارک کمونیستی- جنبش سازمانیابی حزب پرولتاریا”. ادامه مطلب را بخوانید »

عثمان روشن توده(سامی روشن) بخش سوم و پایانی کتاب: “در جستجوی حقیقت” را منتشر کرده است. قصد من در اینجا، ارزیابی انتقادی کل نوشته مذکور نیست. چند جمله از فقط یک پاراگراف را انتخاب کرده ام تا:

ادامه مطلب را بخوانید »